جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۰ خرداد ۱, یکشنبه

درباره سخنان خاتمی

چکیده :اگر دهان این نسل دوخته شود، مخالفت از میان نخواهد رفت بلکه زبان و روش آن عوض خواهد شد. فرصتها را دریابیم. ایران در موقعیت خطی با به رسمیت شناختن مخالفان و منتقدان ملتزم به مسالمت و فرآیندهای قانونی زندگی توام با همزیستی و تفاوت را برای مردمان فراهم کنیم. آیا گوش شنوایی هست؟...

علیرضا علوی تبار:
سخنان اخیر سیدمحمد خاتمی خطاب به جمعی از ایرانیان پرورده شده در جریان جنگ و انقلاب [که در سایت های خبری منعکس شد] نوعی هشدار و پیام بیدارباش بود، هم به حکومت و هم به مخالفان و منتقدان. این سخنان برای خود من که این روزها با خشم به عرصه سیاسی ایران نگاه میکنم، یادآوری برخی از مبانی فراموش شده بود. به این امید که پیام او همه ما را به تامل وادارد، به برخی از اصول یادآوری شده در این سخنان اشاره می کنم.
یکم: سیاست ورزی سخت با عواطف و احساسات گره خورده است. همین درآمیخته بودن با عواطف است که سیاست ورزی را هم جذاب می کند و هم خطرناک. جذابیتش روشن است چون با برآورده ساختن تمایلات عاطفی ما سر و کار دارد. اما به همین دلیل گاه از صورت یک اقدام عقلانی خارج میشود و خطرناک می شود. در اقدام عقلانی ما به دنبال تناسب میان “هدف” و “وسیله” می گردیم.
می کوشیم روشها و وسایل مورد استفاده ما با هدفی که درصدد تحقق آن هستیم، جور باشد. به علاوه هم در انتخاب هدف و هم در انتخاب روش و وسیله واقع بین هستیم و امکانات و توانایی ها را در نظر میگیریم. برخوردهای تلخ و دردناکی که با دوستان و یاران صدیق ما می شود، اغلب در ما خشمی برمی انگیزد که واقع بینی [درک امکانات و توانایی ها] را از ما می گیرد. حقوق فراموش شده و پایمال شده بسیار است اما آیا در شرایط کنونی می توان احقاق همه آنها را درخواست و جستوجو کرد؟ در مسابقه ابراز خشم، عقلا حاشیه نشین می شوند و افرادی که صدای بلندتری دارند، پرچمدار و پیشرو می شوند. لازم است هر از چندگاهی کسی به همه ما یادآوری کند که “خون را نباید با خون شست” و برای حفظ همبستگی بلندمدت جامعه باید آماده بخشیدن بود. مگر حفظ همبستگی در کنار آزادی و برابری از آرمان های مدرن منتقدان نیست؟
دوم: حرف اصلی طرفداران مردم سالاری در ایران این بوده است که هر جریانی باید به اندازه سهم اجتماعی اش از قدرت سهم داشته باشد. اقتدارگرایی مگر معنایی جز این دارد که جمعی که درصد کوچکی از جامعه هستند، بیشتر قدرت سیاسی را در اختیار داشته باشند؟ حکمرانی اکثریت در مردم سالاری به معنای نادیده گرفتن حقوق اقلیت نیست. محافظه کاران در جامعه ما اکثریت هستند اما همه قدرت را در اختیار دارند. طرفداران مردم سالاری به دنبال حذف محافظه کاران در عرصه اجتماع نیستند. تنها به آنها یادآوری می کنند که به اندازه پایگاه اجتماعی تان قدرت بخواهید و در تصمیم گیری ها نقش ایفا کنید.
حال اگر آنچه گفته شد درست باشد پس نباید شعارهایی را طرح کرد که به معنای پاک کردن محافظه کاران از صحنه اجتماعی و در نتیجه سیاست باشد. همانطور که طرفداران مردم سالاری انتظار دارند محافظه کاران واقعیت آنها را به رسمیت بشناسند و به همزیستی مسالمت آمیز به آنها تن دهند، باید این توانایی را در میان خودشان تقویت کنند که وجود محافظه کاران را به رسمیت بشناسند و امکان بهره گیری از قدرت متناسب با وزن اجتماعی را برای آنها فراهم کنند.
اگر اینگونه به قضایا بنگریم، محافظه کاران را خطاب قرار دادن و از همزیستی با آنها سخن گفتن، چندان برایمان ناخوشایند نخواهد بود. ما در سیاست تابع اصولی هستیم و رفتارهای ناخوشایند طرف مقابل نباید ما را به فراموش کردن این اصول بلغزاند. سوم: مطالعه تجربه کشورهای مختلف نشان می دهد برای گذار به مردم سالاری راه های گوناگونی وجود دارد. گذر ایران به مردم سالاری واقعه ای اجتناب ناپذیر است و دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد. اینکه این گذار چگونه رخ خواهد داد، چندان قابل پیش بینی نیست. ما نمی توانیم به دقت بگوییم که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد اما می توانیم بگوییم که دوست داریم چه اتفاقی بیفتد. می دانیم که کم هزینه ترین شیوه گذار به مردم سالاری شیوه “مراوده” که هم مسالمت آمیز است و هم سریع تر از گزینه های دیگر به نتیجه می رسد. در گذار به گونه مراوده گذار به مردم سالاری به گونه ای طرح می شود که همراهی بخش هایی از حکومت را نیز میطلبد و خود را با نفی آنها تعریف نمی کند. به بیان دیگر مردم سالاری در تقابل با اقتدارگرایی تعریف می شود نه اقتدارگراها.
دعوای مردم سالاری خواهی، دعوا با اشخاص نیست بلکه دعوا با روندها و خط مشی هاست و در نهایت با تغییر ساختار مردم سالاری تحقق می یابد نه با حذف فیزیکی اقتدارگرایان. بخش غالب مردم سالاری طلبان داخلی علاقه خود را به گذار به مردم سالاری از طریق مراوده اعلام کرده اند. ضروری است که پی امدهای گرایش خود به این شیوه ها را نیز بپذیرند، حتی اگر این پذیرش به وجهه اجتماعی آنها لطمه بزند و موجب برچسب هایی چون سازشکار و ترسو شود. حکومت نیز نباید با سپردن بلندگوهای خود به دشمنان “صلح اجتماعی” و “گفت وگو” در شرایط تنوع و تکثر به تضعیف طرفداران مراوده و ارتباط و گفتوگو بپردازد. هیچ حکومتی نمی تواند منتقدان مسوول و اصیلی چون خاتمی و اصلاح طلبان را پیدا کند. حکومتگران باید قدر نسلی را که با آنها گفت وگو می کند و می خواهد بدون ایجاد گسست در جامعه به نیازهای فزاینده آن پاسخ دهد، بدانند.
اگر دهان این نسل دوخته شود، مخالفت از میان نخواهد رفت بلکه زبان و روش آن عوض خواهد شد. فرصتها را دریابیم. ایران در موقعیت خطی با به رسمیت شناختن مخالفان و منتقدان ملتزم به مسالمت و فرآیندهای قانونی زندگی توام با همزیستی و تفاوت را برای مردمان فراهم کنیم. آیا گوش شنوایی هست؟
منبع: روزگار
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۸:۲۴ ب.ظ | پاسخ
    متاسفانه گوش شنوایی وجود ندارد
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۹:۲۳ ب.ظ | پاسخ
    سخنان ایشان خوب بود ولی نباید صحبت از طلب بخشش از … شود چون ایشان باید از مردم عذر خواهی کنن
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۹:۴۳ ب.ظ | پاسخ
    مصلحت اندیشی تا چه زمانی…..
    اگر پسر خود جناب آقای خاتمی در کهریزک شهید می شد و بر سر دختر ایشون همان بلایی را می آوردند که بر سر ترانه موسوی آوردند باز هم ایشون آماده بیعت بودند.
    تفاوت در اینجاست که مردم عزیزانشون را از دست دادند ولی آقای خاتمی فقط قدرت رو.
    لطفا سایت کلمه همانند صدا و سیمای حکومتی نظر مردم رو سانسور نکنه .ممنون
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۹:۵۴ ب.ظ | پاسخ
    اقای خاتمی هروقت صحبت میکند من وخیلی های دیگر درنگاه اول احساس میکنیم ایشان درحال عقب نشینی است اما باکمی تعمق وتفکر متوجه میشویم که ایشان درمورد مطمئن ترین وکم هزینه ترین روش صحبت میکند که ناشی از درایت ودور اندیشی بسیار ایشان است. اقای خاتمی دوستت دارم اگه بدونی چقدر دلم برات تنگ شده…
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۱۰:۰۴ ب.ظ | پاسخ
    سایت محترم کلمه
    خواهشن محافظه کاری را کنار بگذارید.رهبران عزیز ما و همسران گرانقدر آنان در بند اسیرند.حال آنکه نقطه نظرات سبزهها برای برگذاری راهپیمایی با شکوه در ۲۲ خرداد را تحت پوشش قرار نمی دهید.شما برای برگذاری این راهپیمایی و حمایت از رهبرانمان و نجات آنان چندان پویایی به خرج نمی دهید.باید گزارش ها و لزوم اطلاع رسانی از هم اکنون برای خرداد پر حادثه را شروع کنید.فراموش نکنید با مقاومت ۲ ساله مردم و عقب ننشستن از خواسته های مشروع خود برگ زرینی در تاریخ این سرزمین به ثبت رسیده است.آن هم در مقابل حکومتی که از هیچ گونه خشونت وبی رحمی دریغ نکرد.
    ما منتظر پوشش خبری برای برنامه ۲۲ خرداد هستسم.عزیزان سبز در سراسر ایران عزیز به پا خیزید و با راهپیمایی به حق خود در ۲۲ خرداد زمینه آزادی رهبرانمان را فراهم کنیم.اطلاع رسانی را با شدت و عمق بیشتری دنبال کنید. منظر حضور همه مردم در ۲۲ خرداد در دفاع از حق حاکمیت خود بر سرنوشت خود هستیمV V
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۱۰:۰۴ ب.ظ | پاسخ
    چرا توی این سایت های سبز همش دفاعیه میذارید؟ ۴ تا نقد به خاتمی رو بذارید بعدش بیایید ۱۶ تا دفاعیه هم قرار بدید.
    میام توی سایت های سبز یاد صداوسیمای جمهوری اسلامی می افتم.
    حالا شما نظر من رو پخش نکن.
    مهم اینه که پیامم رو به گوشتون رسوندم.
    بیدارشید عزیزان کلمه!
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۱۰:۱۲ ب.ظ | پاسخ
    جالب بود اما
    هر دو طرف گوش شنوا ندارن. نه اقتدارگراها و نه معترضان. بیشتر جنبش سبز رو جوانانی تشکیل میدن که به شدت شور انقلابی تو سرشون افتاده و اصلا گوششون به این حرفا بدهکار نیست. اصلا اینا رو بهشون بگی ابتدا فحش بارونت میکنن سپس میفرمایند برو رد کارت. میدونید چرا این نوشته ها و این حرفا تأثیر چندانی نداره؟ چون معترضان هنوز خودشونم نمیدونن چی میخوان. این حرفا برای کسانی خوبه که اصلاح میخوان(فوری یاد اصلاح طلبان نیفتید) ولی به نظر من الان اکثرا تغییر کلی نظام رو میخوان بنا براین هرچقدر بهشون بگی میانه رو باشید هیچ فایده ای نداره. باید یه فکر اساسی کرد برای این جنبش!!! باید هدف رو مشخص کرد بعد حرف از بخشش یا انتقام گیری زد.
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۱۰:۱۴ ب.ظ | پاسخ
    ممنون بابت این مطلب
    به نظر من خاتمی شرایط کشور را درک میکند .
    علارغم احترامی که به موسوی و کروبی قائلم فکر میکنم دعوت ۳ ماه پیش از مردم برای تجمع اشتباه بود. شرایط کشور و عصر حاضر کاملا با دوره انقلاب متفاوت است و میشود با هزینه کمتر به خواسته ها رسید. دلیل اصلی این تفاوت نوع ارتباطات است
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۱۰:۲۸ ب.ظ | پاسخ
    لطفا ماله کشی نفرمایید.
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۱۰:۳۰ ب.ظ | پاسخ
    زمانی که میر حسین عزیز به صحنه آمد و دم از خطراتی زد که انقلاب و جامعه را تهدید میکند و یا خاتمی دوست داشتنی صحبت از بحران حکومتی میکرد ،بودند کسانی که با زدن به سینه حریف به میدان مبارزه طلبیدند و قوانین بازی را زیر پا گذاشته و با کودتای انتخاباتی ملت را به این روز انداختند .از طرف دیگر بودند کسانی که حتی در انتخابات شرکت نکرده ولی گفتند:دیدید میگفتیم در این نظام نمیشود کار کرد. امروز با داشتن اسناد و دانستن تاریخ میدانیم که “بحران” همین است که امروز داریم و آن دیگران هم به چیزی غیر از به زندان انداختن این تتمه دلسوزان ایران راضی نمیشوند.
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۱۰:۳۳ ب.ظ | پاسخ
    تمام کوشها مثل اینکه یا کر شده یا نقش کر شدن را بازی میکند
  • ۱۳۹۰/۰۲/۳۱ ۱۰:۵۱ ب.ظ | پاسخ
    در این میانه، ستم نسبت به نظام و رهبری چیست؟
  • ۱۳۹۰/۰۳/۰۱ ۱۲:۲۵ ق.ظ | پاسخ
    اولآ لازم است به نظرات دیگران با احترام برخورد شود ، خاتمی در این سخنرانی بجز این یک جمله ده ها جمله اعتراضیه محکم هم داشته ثانیآ خاتمی لیبرال است و انقلابی نیست و بهتر است او همین راه را برود و اگر جواب گرفت که به نفع همه است و اگر جواب نگرفت حداقل یک اتمام حجت کرده و ریزش و تصمیم به تغییرات بنیادی راسخ تر میشود ولی در نهایت شیوه خاتمی قطعآ به ضرر مردم نیست و او ثابت کرده که یک اصلاح طلب واقعیست نه یک انقلابی و بهتر است او که حداقل میدانیم خائن نیست بتواند حرف و نظر خود را بیان کند اگر او را تحمل نکنیم پس چه کسی در این کشور مصون میماند مطمئن باشید همین پیشنهاد خاتمی عده ای از اصولگرایان ناراضی را جذب میکند و ریزش آنها بیشتر میشود؟
  • ۱۳۹۰/۰۳/۰۱ ۱:۲۴ ق.ظ | پاسخ
    تا زمانی که آقای خامنه ای بر بام هرم قدرت در ایران نشسته است مردم سالاری شانس تحقق ندارد – به طور دقیقتر اینکه هزینه رسیدن به آن از سود ناشی از آن بیشتر است و اکثر مردم با تجربه ای که از انقلاب ۵۷ دارند این را به خوبی میدانند. ملت ما همچنان باید به تجربه اندوزی ادامه بدهد و طعم تلخ استبداد و نتایج فاجعه بار آن را با پوست و گوشت خود بچشد تا بار دیگر که فرصتی دست داد ” سالار بودن خود ” را دو دستی به یک عده آدم مزور قدرت پرست و فریبکار ندهد و از آزادی چنان که در خور آن است پاسداری کند. فرصت ۲۲ خرداد کم فرصتی نبود ولی حتی آقای خاتمی و همراهان ایشان هم قدر آنرا ندانستند و با مماشات و تساهل با دیکتاتور برخورد کردند. حرف آقای خاتمی چیز جدیدی نبود – آنچه جدید بود این بود که ایشان هنوز باور دارند که میتوان با آقای خامنه ای ” کار ” کرد ! واقعا جای تعجب است! چند صد میلیارد دلار دیگر و چند هزار شهید دیگر و چند هزار آبروی ریخته دیگر و چند صد روزنامه و نشریه دیگر باید فدای این توهم بشود؟ این حرف یک شوخی نیست ولی شما یک نانوائی را به آقای خامنه ای بسپارید و بعد از چند سال بیائید ببینید که در کار آن نانوائی پیشرفتی بوده است یا نه؟ ایشان یک ملت هفتاد چند میلیونی با ثروت سرشار و ذخائر عظیم مادی و معنوی و انسانی را به جائی رسانده است که در فقر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در حال غرق شدن است … و در این میان جهل مرکب همان است که کسی از بصیرت صحبت کرده و خود را ناخدای کشتی نجات بداند.
  • ۱۳۹۰/۰۳/۰۱ ۱:۳۴ ق.ظ | پاسخ
    من با اهانت هایی که این چند وقته به آقای خاتمی شد مخالفم اما مشکل اینجاست که کسی سر نحوه ی برخورد با محافظه کاران بحث نکرده دعوا سر اون بخش حرفهای ایشونه که از نظام و رهبر برای مردم طلب بخشش کردن،مردم بدهکار رهبر نیستن و حکومت هم ارث پدری رهبری نیست!کم کم دارم شک می کنم سایت کلمه افتاده دست وزارت اطلاعات!!
  • ۱۳۹۰/۰۳/۰۱ ۱:۳۵ ق.ظ | پاسخ
    من می خوام بدونم مگه مردم تا امروز چی کار کردن که این همه میگید آشتی کنید؟ ما با کسی قهر نبودیم که آشتی کنیم. مگه خاله بازیه؟ از ما حق طبیعی و الهیمون رو گرفتن و ما فقط فریاد زدیم . این حکومت بود که زد و کشت و به بند کشید و بی ناموسی کرد و وو و و وو …. بحث سر اشخاص نیست. مشکل کسی آقای خامنه ای نیست . مشکل ساختاریه که به کسی مثل او اجازه این کارها رو میده . اگه آقای خاتمی با آقای خامنه ای قهره خب بره آشتی. غیر از اینه سبزها؟ دوما ما کاملا میدونیم چی میخوایم. نظر محافظه کارها هم برامون محترمه. اما اونهایی که جنایت کردن باید مجازات بشن . کسی ازحذف همه محافظه کارها حرف نزده . سوما آقای علوی تبار شما میگید اکثریت جامعه ما محافظه کارها هستند . کدوم جامعه رو میگید؟ جامعه زمکان جنگ رو یا نسل پس از جنگ رو؟اگه اینجوریه بگید اصلا تقلب هم نشده چون ما اقلیت بودیم و نمیتونستیم تو انتخابات برنده بشیم. اصلا هیچ معلوم هست اون بالا بالاها چه خبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از سایت کلمه خواستارم کارشناسان صادق تری رو در سایت مجال سخن وری دهد .
  • ۱۳۹۰/۰۳/۰۱ ۱:۳۶ ق.ظ | پاسخ
    هر انتخاباتی که میشد تا آنجا که یادمه داشتیم بین بد و بدتر انتخاب میکردیم .یکبارم که شده بیاییم همه با هم بدترین رو انتخاب کنیم و اصلا رای ندهیم و تمرین نه گفتن کنیم نه به مجلس و رئیس جمهور فرمایشی نه به دیکتاتوری …

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

%u062E%u0631%u062F%u0627%u062F %u0633%u0628%u0632