جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ مرداد ۱۲, سه‌شنبه

ترسیم راههای پیش روی نظام توسط میرحسین: رویکرد اقتدارگرایانه یا انتخاب مردم

چکیده : سابق بر این در کشور ما با فرصت ها و راههای گوناگونی برای برخورد با مردم استفاده می شد. حوادث یک سال اخیر و شیوه برخورد با مردم به تدریج این تنوع را از بین برده است. می توان گفت که نظام و کشور امروز با دو راه کاملا متضاد روبروست/این مردم هستند که تشخیص می دهند که چه کسی را با چه طرز تفکری به مجلس بفرستند و این نمایندگان واقعی مردم و نه وکلای تسخیری آنها هستند که تشخیص می دهند که مصالح کشور کدام است و چگونه باید کشور را اداره کرد. در این شکل همه اعضای حکومت منتخب مردم و خدمتگزار آنها هستند و نه حاکم برآنها.

کلمه: میرحسین موسوی راههای پیش روی نظام را در شرایط بحرانی کنونی ترسیم و آن را به دو راه کاملا متضاد تقسیم کرد . وی یکی از این دو راه را “رویکرد اقتدارگرایانه ” و راه دیگر را “راه مردم “نامید .
وی در تبیین این تقیسم بندی توضیح داده است که در راه اول از دین به عنوان ابزار و از زندان ، سرکوب و تعطیلی قانون اساسی بهره برداری می شود و در راه دوم یعنی “انتخاب مردم “زندانیان سیاسی آزاد و حق انتخابات آزاد ، رقابتی و غیر گزینشی نیز به رسمیت شناخته می شود.”
به گزارش خبرنگار کلمه، میرحسین موسوی این سخنان را در دیدار با جمعی از ایثارگران در هفته جاری بیان کرد و فاجعه کهریزک، حمله به کوی دانشگاه و فاجعه کنونی زندان ها را نمونه کامل سبعیت و زشتی همه گرایش های اقتدارگرایانه و فرعونیت دانست و آن را ا دامه اندیشه دبیر شورای نگهبان و شاگردان او دانست .
موسوی در این دیدار تاکید کرد: “فاجعه ای که اکنون در زندان ها رخ می دهد ادامه اندیشه دبیرشورای نگهبان و شاگردان این چنینی اوست. فاجعه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه و حمله به مردم نتیجه چنین نگرشی است که به خوبی در آن سبعیت و زشتی همه گرایش های اقتدارگرایانه و فرعونیت را می توان دید.”
پیروزی مردم بر فرعونیت
به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسین موسوی در ابتدای سخنان خود در جمع خانواده ایثارگران ضمن تبریک اعیاد شعبانیه گفت:” در سوره قصص به هنگام طرح مبارزه با تفرعن ، بشارت پیروزی داده می شود و به این ترتیب ضرورت همیشگی مبارزه با فرعونیت را برای پیروزی مردم یادآوری می کند، البته همان طور که در روایات آمده ، اوج این پیروزی در زمان ظهور صاحب الزمان(عج) است. این آیات نشان می دهد که ظلم، زور و خودرایی در هر زمان و هرمکانی که باشد به مبارزه ستمدیدگان و اقتدارگرایان وفرعونیان خواهد انجامید.”
آیا اسلام هتک حرمت به یک انسان را قبول می کند؟
نخست وزیر دوران دفاع مقدس به گسترش ظلم و جور در جامعه اشاره کرد و گفت: “ظلم و جور در هر شرایطی و هر دوره ای بد است چه در دوران پهلوی و چه در دوران جمهوری اسلامی. ظلم در جمهوری اسلامی اتفاقا بدتر است چراکه به نام اسلام صورت می گیرد. آیا اسلام قبول می کند که از یک انسان هتک حرمت شود یا با فروکردن سر یک زندانی در توالت از او اعتراف گرفته شود؟
استبداد دینی بدترین نوع استبداد است
موسوی ضمن یادآوری سخنان علامه نایینی گفت “: ما می دانیم که در دوران مشروطیت بزرگانی چون علامه نایینی استبداد دینی را بدترین نوع نامیدند. ما وقتی از سویی به بازداشت ها و شیوه های محاکمه ، شکنجه ها و قلع و قمع دانشگاهها و اخراج و ستاره دار کردن دانشجویان نظر می کنیم و از سوی دیگر با ایستادگی زندانیان و مردم بر تحقق مطالباتشان روبرو می شویم، یاد آیات سوره قصص و دیگر آیات کریمه مشابه می افتیم که در آنها هم مواجهه فرعونیت و مستضعفین مطرح است و هم بشارت پیروزی برای ستمدیدگان.”
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش به اظهارات اخیر آقای جنتی اشاره و اضافه کرد :” دروغ هم یکی از این ظلم هاست که در هر زمانی بد است. مخصوصا اگر این دروغ از دهان دبیرشورای نگهبان قانون اساسی و امام جمعه پایتخت باشد. کسی که باید امانتدار آرای مردم و پاسدار اصول قانون اساسی و میثاق ملی باشد.آیا برهانی روشن تر از دروغ بزرگ اخیر این آقا برای تقلب در انتخابات می توان آورد؟ مخصوصا اگر در نظر بیاوریم که این اولین خلاف گویی ایشان نیست.”
فاجعه زندان ها نتیجه اندیشه هایی مانند اندیشه دبیرشورای نگهبان
نخست وزیر دوران دفاع مقدس تاکید کرد: “فاجعه ای که اکنون در زندان ها رخ می دهد ادامه اندیشه دبیرشورای نگهبان و شاگردان این چنینی اوست .فاجعه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه و حمله به مردم نتیجه چنین نگاهی است که به خوبی درآن سبعیت و زشتی همه گرایش های اقتدارگرایانه و فرعونیت را می توان دید. واقعا نمی شود سخنان ایشان را که در جایگاه مقدس نمازجمعه به محاکم قضایی برای اعدام زندانیان دست مریزاد می گفت و هل من یزید می طلبید که عده بیشتری اعدام شوند، فراموش کرد.”
وی با بیان اینکه عده ای از خشونت برای ایجاد سکوت گورستانی و دروغ استفاده می کنند، ادامه داد :” ما انتظار داریم همه ملت به ویژه روحانیت و مراجع عظام خواستار رویت و بررسی اسناد ادعایی ایشان باشند و همچنین از سخنران دیگر نمازجمعه که دوست دیگر ایشان هستند و ادعا کردند که شورای نگهبان به عنوان صافی مورد تایید امام زمان( عج) هستندخواسته شود دلایل و مدارک خود را از رضایت حضرت صاحب الزمان از خود و دوستانشان در شورای نگهبان با تفاصیل ارایه دهند.”
فرعونیت ادامه خواهد یافت اگر…
موسوی گفت: “تا هنگامی که فرصت داده ایم عده ای بر حکومت و مناصب و منزلتی سوار باشند و مردم را گوساله و بزغاله و خس و خاشاک بنامند این فرعونیت ادامه خواهد یافت و از دروغ سازمان یافته و تحریف اسلام استفاده خواهد شد.”
موسوی در ادامه سخنانش اکثریت روحانیت کشور و مراجع اعظام را صرف نظر از نگاه سیاسی آنها دلسوز مردم و صادق دانست و گفت :” اما عده ای معدود با گفتار و کردار خود به جایگاه این گروه مرجع بزرگ ضربه می زنند.”
وی همچنین با اشاره به یکی از برنامه های تلویزیونی گفت:” روز نیمه شعبان اتفاقی تلویزیون را روشن کردم و دیدم برنامه ای با عنوان جشن بزرگ ولایت در دانشگاه تهران را نشان می دهد. یک نفر با لباس روحانیت برای مردم آن هم در روزجشن و سرور مذهبی می گفت که اگر نصف جامعه درمقابل نصف دیگر که حاکم است قرار گیرد،آن نصف حاکم حق دارد همه نصف دیگر را اعدام کند! فاجعه بارتر اینکه ایشان از جنگ نهروان به عنوان استنناد نسل کشانه خود نام می برد و در این صحبت طبیعی بود که ایشان نه اشاره ای به جنگ نهروان و شکل آغازوانجام آن و نه به حضور آزادانه خوارج در قلمرو جهان انروز اسلام اشاره ای داشته باشد.ونه آنکه ایشان به اثرآن حرفها و استنباط ها در دین ایمان مردم و سرنوشت اسلام اعتنایی بکند. البته ما رگه های این نوع طرز تفکر را می توانیم در گروه های تروریستی و آدم کش بیابیم .”
خسارتی که کمر ملت را خم خواهد کرد
موسوی با برشمردن راههای پیش روی نظام گفت:”سابق بر این در کشور با فرصت ها و راههای گوناگونی برای اینده کشور روبرو بودیم ولی حوادث یک سال اخیر و شیوه برخورد با مردم به تدریج این تنوع را از بین برده است. می توان گفت که نظام و کشور امروز با دو راه کاملا متضاد روبروست.”
وی یکی ازاین راهها را مبتنی بر رویکرد اقتدارگرایانه دانست و ادامه داد:” در این راه از دین به صورت ابزار استفاده می شود ،همان طور که از زندان ها و سرکوبها و بستن روزنامه ها و تعطیلی بخش عمده ای از قانون اساسی و بی احترامی به حقوق و کرامت ذاتی انسانها بهره برداری می شود. در این رویکرد همان طور که آن ملبس به لباس روحانیت در نیمه شعبان در دانشگاه به صورت صریح گفت، حکومت اگر لازم ببیند می تواند حتی نیمی از جامعه را به قول ایشان اعدام کند و ما می دانیم که انتخاب این رویکرد جز متلاشی شدن نظام انتهایی نخواهد داشت.گرچه در انتها ایران ، ایرانی و اسلام باقی خواهد ماند ولی می توان حدس زد که خسارت این راه کمر ملت ما را خم خواهد کرد.”.
موسوی راه دیگر را انتخاب مردم خواند و گفت:”راه دیگر برگرداندن امور به سمتی است که مردم خود حاکم بر سرنوشت خویش باشند و چند نفر برای آنها تصمیم نگیرند. راهی که در آن زندانیان سیاسی آزاد ، حق اجتماعات به رسمیت شناخته می شود و محدودیت مطبوعات و رسانه ای برداشته می شود. مهمتر از همه حق انتخابات آزاد و رقابتی و غیر گزینشی نیز به رسمیت شناخته شود.”
انحرافی که برای آینده کشور مهلک است
میرحسین موسوی در انتهای سخنان خود بار دیگر بر انتخابات آزاد تاکید کرد و اضافه کرد :” این مردم هستند که تشخیص می دهند که چه کسی را با چه طرز تفکری به مجلس بفرستند و این نمایندگان واقعی مردم و نه وکلای تسخیری آنها هستند که میتوانند تشخیص دهند که مصالح کشور کدام است و چگونه باید کشور را اداره کرد. در این شکل همه اعضای حکومت منتخب مردم و خدمتگزار آنها هستند و نه حاکم برآنها و ما در مجلس اول جمهوری اسلامی به چنین فضایی نزدیک شدیم. اما از مجلس چهارم به بعد آن فضا از بین رفت. امروز روشن شدن هر چه بیشتر تفکر حداقلی بعضی از اعضای شورای نگهبان به ملت نشان می دهد که استنباط ظرفیت این شورای کلیدی و انحراف آن از وظایف اصلی و تبدیل شدن آن به یک صافی آرای ملت تا چه حد برای آتیه مملکت مهلک است و چگونه تکیه اقتدارگرایان در حفظ شورای نگهبان با همین جهت گیری کشور را به فاجعه انتخاب اول که اشاره شد سوق خواهد داد.

سیدمحمدخاتمی:

برای توجیه سیاست‌های غلط به دروغ و تهمت متوسل می‌شوند

چکیده : سید محمد خاتمی گفت:"گرچه وقتی از تریبون مقدس نماز جمعه با کمال بی پروائی مرجع جلیل القدر و بزرگواری که افتخار عالم تشیع است دست نشانده و دست پروره انگلیس معرفی می‌شود و کسی با آنها برخورد نمی‌کند چه توقعی داریم که به دیگران اهانت نکنند و بهتان نزنند؟"

رئیس‌جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه « استقلال، وحدت و تمامیِّت ارضی از مظاهر مهم عدالت اجتماعی است»، تصریح کرد:« هیچکس به بهانه استقلال و تمامیت ارضی حق ندارد آزادی‌های مشروع را حتی با وضع قوانین از بین ببرد؛ چه رسد به اینکه با بی‌قانونی و تجاوز از حدود قانونی آزادی را سرکوب کنند.»
حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی در دیدار با دانشجویان عضو انجمن فرهنگ و سیاست شیراز گفت:« امیدوارم باز شاهد فضاهای بازو با نشاط به خصوص در دانشگاهها باشیم تا دانشجویان با آزادی کامل بتوانند بحث و صحبت کنند و ادامه فضای کنونی رابه زیان همه می‌دانیم.»
وی افزود:« بر این باوریم که مسیر درستی انتخاب نشده است که بعد ازیک سال که مردم و به خصوص اصلاح‌طلبان و نخبگان جامعه هزینه‌های فراوانی پرداخته‌اند و با مشکلات فراوانی روبرو بوده‌اند، باید همه دریافته باشند که تمام جامعه و نظام و حاکمیت زیان کرده‌اند و مردم از حکومت دورتر شده‌اند.»
حکومتی که پایگاه مردمی اش را از دست بدهد آینده خوبی ندارد
رئیس بنیاد باران تاکید کرد:«اگر حکومتی پایگاه مردمی‌اش را از دست بدهد ولو اینکه ابزار و امکانات قدرتمندی هم در اختیار داشته باشد آینده خوبی ندارد.»
به گزارش روابط عمومی دفتر سید محمد خاتمی؛وی با اشاره به مباحث مطرح شده از سوی حاضران در این جلسه اظهار داشت:« مطالبی که گفتید خوب بود و سئوال های مهمی مطرح کردید و فکر می کنم اینها دغدغه های بسیاری از جوانان ما است که نگران وضع کشور و آینده خود هستند.»
خاتمی  افزود:« در مورد اصلاحات این نظر درست است که به لحاظ نظری کار سنجیده و جامع کم شده است در نتیجه هر کس از ظن خود مواضع و مطالبی داشته که احیانا سوء استفاده هم از هر طرف شده و لااقل سوءتفاهماتی را به وجود آورده است.»
وی یادآور شد:«گرچه بعد از دوران ریاست جمهوری در این مورد تلاش خوبی صورت گرفت و حاصل کار هم تبیین مطالب اصلاحات در چند جلسه بود که اگر به آن مراجعه کنید موضوع قابل توجه و در خور بحثی را خواهید یافت.»
رئیس بنیاد باران تصریح کرد:«شما می توانید بینید که ما چگونه به اصلاحات و کشور و جامعه نگاه می کنیم ؛البته به دنبال آن هم اصولی را تحت عنوان “دیروز؛امروز و فردای ایران در آیینه اصلاحات” تدوین کردیم که در اختیار همه است واصول موضوعه ای را که برای اصلاحات تعریف کردیم در آنجا هست.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «اگر امروز در جامعه فضای باز و آزاد وجود داشت می توانستیم بهتر وگسترده‌تر به این بحث‌ها بپردازیم ولی الان هم درها برای بحث کردن بسته نیست»، گفت:« آنچه درباره اصلاحات و آینده آن گفتید؛ اگر کمی آن را توسعه و تعمیم دهیم و به آینده ایران و جمهوری اسلامی و کشور بپردازیم جالب تر است . باید ببینیم وضعیت کنونی ما در جامعه چگونه است؟»
وی افزود:« ملت و مردم ایران در ظرف یک قرن دو انقلاب کرده اند، یکی انقلاب مشروطیّت ودیگری انقلاب اسلامی که خود نشانه ظرفیت و عظمت این ملت است؛ در هر دو جریان عنایت به دین و در عین حال گرایش به آزادی و مردم سالاری و ضدیِّت با استعمار و استبداد در آن وجود داشته است.»
خاتمی تاکید کرد:« اینک پرسش این است آیا وضعیت کنونی مسیر را منحرف کرده است؟و آنچه ایجاد شده و می شود می‌تواند جلوی مسیری که بیش از صد سال سابقه دارد و راهی را که ملت انتخاب کرده است بگیرد؟ یا اینکه با وجود هزینه‌هائی که برای مردم وکشور ایجاد شده و می‌شود مسیرهمانست که بود و جامعه در آن رو به جلو می‌رود؟ونیز باید این امر مورد بحث و بررسی قرار گیرد که نسبت نظام و آینده ملت با دین ، آزادی و مردم سالاری چه می شود؟»
رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها ادامه داد:« به نظر من اصلاحات امر تازه‌ای نیست، پیش‌تر بوده است و امروز آشکارتر و نیرومندتر و به اقتضاء شرایط زمان و مکان صورت خاصی یافته است.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« معتقدم اصلاحات از دو سوو توسط دو قطب کاملا متضاد؛ مورد تهاجم و فشاراست.یکی از سوی کسانی که می گویند اصلاحات توهمی بیش نیست و چنین القاء می‌کنند که اگر مراد این باشد که در جامعه مردم‌سالاری حاکم شود، نظام و جریانی که در پرتو انقلاب به وجود آمده است با مردم سالاری سازگار نیست!این جریان با نفی انقلاب اسلامی و قانون اساسی اصولا اصلاحات را امری ناممکن و واهی می‌داند و می‌گویند مردم باید دست از اسلام و جمهوری اسلامی بردارند و راه خودرا خارج از آن جستجوکنند.»
وی افزود:« در این دیدگاه یا دین به کلی رد می‌شود یا دست بالا آن را امری فردی می‌دانند که نباید درعرصه اجتماعی و سیاسی دخالتی داشته باشند و طبعا اصلاحاتی را که پای‌بند دین و وفادار به اصل نظام باشد از اساس امر غلطی می‌دانند و آن را مورد حمله و فشار قرار می‌دهند.»
سید محمد خاتمی تاکید کرد:«آنچه خصوصا در این مرحله اخیر پدید آمده و رفتارها و سیاست های نادرست موجود این تفکر را تقویت می کند که نظام جمهوری اسلامی نظامی است که با حقوق مردم و معیارهای یک جامعه آزاد و آباد پیشرفته نا سازگار است و اصلاحاتی که میگوید این نظام و انقلاب را قبول داریم ولو اینکه خواستار اصلاح انحرافات باشد معنی ندارد.»
وی با بیان اینکه «اصلاحات به این معنی، مثل خود جمهوری اسلامی مطرود و مردود به حساب آورده می‌شود»، اظهار داشت:« به نظر من سلطه گران جهانی هم با اصلاحات دشمنی دارند؛ می‌دانیم که انقلاب اسلامی لطمه‌های بزرگی به موقعیت و منافع نامشروع قدرت‌های توسعه طلب زده است.»
رئیس بنیاد باران یادآور شد:« بعد از کودتای ۲۸ مرداد برنامه ریزی وسرمایه گذاری سنگینی شد تا ایران را به پایگاه محکم این قدرت ها به خصوص آمریکا در منطقه تبدیل کند و در واقع آنان منافع حیاتی خود را در حمایت ار رژیم کودتا تعریف کردند. انقلاب آمد واین توطئه و نقشه را به هم زد نه تنها ایران را از چنگ آنها خارج کرد بلکه سبب شد معادلات در کل منطقه به زیان آنها و به نفع مردم ایران و منطقه به هم بخورد.»
خاتمی تصریح کرد:« اینکه می گوییم دشمنی این قدرت‌ها با اصلاحات اصیل جدی است برای این است که اگر نتیجه انقلاب همان باشد که اصلاحات می‌خواهد یعنی استقرار نظم و نظامی که در عین پای‌بندی به دین و وفادار به هویت فرهنگی – دینی جامعه در آن حقوق مردم و آزادی‌های اساسی و پیشرفت و ترقی کشور تامین می‌شود و شاهد حکومتی باشیم که بر آمده از اراده و رای مردم و مسئول در برابر آنان است این خودش الگو می شود و برای آنان که می‌خواهند بر آدم و عالم مسلط باشند و حکومت های منطقه وابسته به آنان باشد بسیار خطرناک است و اصلاحات برای آنان قابل تحمل نیست.»
وی در مورد گروه دوم نیز گفت:« فشار دیگر از سوی جریان هائی است که گرچه ظاهر دینی و انقلابی به خود می‌گیرند ولی راه و کارشان با روح انقلاب و آرمان های ملت سازگار نیست.»
خاتمی توضیح داد:« جریانی تمامیِّت خواه که میانه‌ای با مردم و حقوق آنها ندارد و از اسلام و انقلاب چهره‌ای خشن و زشت ارایه می‌دهد و خواستار حذف همه کس و همه چیز است که با توهمات و تنگ نظری آنان سازگار نیستند، این جریان هم با اصلاحات دشمن است.»
وی همچنین اظهار داشت:« البته منظور این نیست که هر کس اصلاحات را نپذیرد بد است، کم نیستند جریانها و کسانی که اختلاف سلیقه با اصلاح‌طلبان دارند ولی محترمند و واقعا می‌خواهند در درون نظام و با معیارهای اصلی آن به سر ببرند و آن جریان فوق الذکر با این جریان‌های اصیل و منطقی غیر اصلاح‌طلب هم مخالفند.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان افزود:« امروز شاهد هستیم چه بی‌پروا همه کسانی که خواست های قانونی دارند و به آرمان‌های انقلاب و حقوق مردم احترام می گذارند و پای بند موازین انقلاب و امام هستند ؛ فتنه‌گر می‌خوانند و هرگونه فکر و روشی را که از سوی یک جریان پسندیده نشود براندازی معرفی می‌کنند.»
کسانی که در زندانند از مسولان مسئولیت می طلبد
وی تصریح کرد:« امروز بسیار از کسانی که تحت فشارند و یا در زندان به سر می‌برند آیا دین را منکر شده اند؟آیا نظام را قبول ندارند؟خیر اصل نظام را قبول دارند وبر آن پافشاری می‌کنند و پایبند هستند منتهی خواست‌هائی دارند و بر آزادی‌های قانونی و حقوق مردم تکیه می کنند و از مسئولان مسئولیت می‌طلبند ولی چه آسان مورد اتهام و فشار قرار می‌گیرند.»
خاتمی با بیان اینکه «مردم ما آزادی استقلال و پیشرفت را بیش از صد سال است که طلب کرده و می‌کنند»، اظهار داشت:« امام از موضع دین خواستار رفع عقب ماندگی و دفع استبداد و استعمار شد و رمز پیروزی انقلاب هم همین بود؛ما هم همین را می گوئیم.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان افزود:«ما در دوره اصلاحات چشم انداز بیست ساله را تدوین کردیم و اینک می پرسیم چرا رشد ۸% جای خود را به رشدی بسیار کمتر بلکه رشد منفی داد؟و این در حالیست که در این چند سال بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته‌ایم.»
۴۰۰ میلیارد دلار چه شد؟
وی ادامه داد:« در برنامه پنجساله چهارم (که متاسفانه اجراء نشد) برای تامین رشد ۸ درصدی آن طور که به خاطرم هست نیاز به ۲۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشتیم که قرار بود حدود نصف آن از درآمدهای نفتی و غیر نفتی و بقیه با جذب سرمایه و امکانات خارجی تامین شود.حال در کمتر از ۵ سال ۴۰۰ میلیارد دلار حاصل شده است با آن چه کردند؟»
رئیس بنیاد باران همچنین اظهار داشت:« من نمی‌گویم خدای ناکرده حیف و میل یا سوء استفاده شده است ولی می‌گویم سوءتدبیر بوده است که اگر نبود می‌شد فاصله ۲۰ ساله را خیلی کمتر طی کرد در حالیکه خیلی از آن نقطه هدف دورتر شده‌ایم.»
وی تاکید کرد:« اگر کسی گفت آن یک میلیارد دلاری که دیوان محاسبات گفت گم شده کجا است او مجرم است؟ و من می‌گویم بررسی شود که همه در آمدهای سرشار در مسیر پیشرفت، عدالت و تقویت کشور و اعتلاء انقلاب مصرف شده است یا خیر؟»
سید محمد خاتمی با بیان اینکه «می‌بینیم که در مقابل برای توجیه سیاست‌ها و رفتارهای غلط و حتی سرکوب به دروغ و تهمت و ناسزا گوئی متوسل می‌شوند»، گفت:« به جای رسیدگی به واقعیت‌ها و جلوگیری از سقوط کشور و لطمه دیدن انقلاب ادعا می‌کنند که میلیاردها دلار از خارج در اختیار کسانی قرار گرفته است برای ضربه زدن به انقلاب.»
وی تصریح کرد:«چرا همین امر پیگیری نمی شود تا اگر واقعیت دارد (که از همین گفته معلوم است که دروغ پردازی ناشایسته است) تکلیف روشن شود و اگر دروغ است با دروغ‌پردازی‌هایی که مصداق بارز تشویش اذهان عمومی است برخورد شود.»
خاتمی تاکید کرد:« این تهمت‌ها وقتی از سوی کسانی مطرح می شود که موقعیت حساس را در نظام و جامعه اشغال کرده‌اند و ایجاب می‌کند که عادل باشند و دقیق حرف بزنند و مدافع حق و حقیقت باشند؛ تاسف بارتر است.»
وی یادآور شد:« گرچه وقتی از تریبون مقدس نماز جمعه با کمال بی پروائی مرجع جلیل القدر و بزرگواری که افتخار عالم تشیع است دست نشانده و دست پروره انگلیس معرفی می‌شود و کسی با آنها برخورد نمی‌کند چه توقعی داریم که به دیگران اهانت نکنند و بهتان نزنند؟»
خاتمی با بیان اینکه «آیا در بررسی لوایح و مصوبات و بودجه و بررسی صلاحیت‌ها هم همین معیارهای باطل را به کار نمی‌گیرند و سبب بدبینی به نظام و لطمه خوردن به انقلاب نمی‌شوند؟»، گفت:« اگر قوه قضائیه با این موارد برخورد کند ما شاهد بد اخلاقی‌ها و بدرفتاری‌هائی نبودیم که متاسفانه به نام نظام و انقلاب صورت می‌گیرد و برای توجیه جفاهائی که به ملت می‌شود و برای موجه جلوه دادن فضای ناامن امنیتی و ناسالم بر جامعه است.»
وی ادامه داد:« پیشرفت کشور و تامین حق و حرمت و آزادی مردم به جای خود، چرا به نام اسلام و انقلاب بدترین بد اخلاقی ها را مرتکب می‌شوند و رواج می دهند؟»
نمی گویم قانون اساسی وحی منزل است
رئیس‌جمهورسابق کشورمان با تاکید بر اینکه «به هر حال آنچه مورد نظر است رعایت همین قانون اساسی است»، گفت:« نمی‌گوئیم قانون اساسی وحی منزل است ولی مبنای محکم نظم اجتماعی است که باید از سوی همگان به خصوص حکومت مراعات شود.»
وی یادآور شد:« از جمله اصول مهم قانون اساسی اصل نهم است در این اصل، آزادی، استقلال، وحدت و تمامیّت ارضی تفکیک ناپذیر و هم طراز آمده‌اند.»
رئیس بنیاد باران افزود:« در طول تاریخ ،جباران با القاء تقابل میان حق و حرمت و آزادی مردم با امنیت رفتارهای غیر مسئولانه و ظالمانه خود را توجیه کرده‌اند و در دوران اخیر تاریخ با تقابل میان آزادی و عدالت نفس‌گیرترین خودکامگی‌ها را (دیکتاتوری پرولتاریا) برقرار کردند.»
به گفته خاتمی؛ اگر ما جامعه را دارای وجود مستقل بدانیم باید بپذیریم که استقلال، وحدت و تمامیِّت ارضی از جمله مظاهر مهم عدالت اجتماعی است.
وی توضیح داد:« در اینجا نه تنها آزادی در برابر اینها نیست بلکه همطراز و همراه اینهاست، بطوریکه نه کسی می‌تواند به بهانه آزادی، استقلال و تمامیت ارضی و وحدت جامعه را خدشه‌دار کند و مثلا بگوید آزادی است که جاسوسی کند یا آزادی است که جامعه را دچار تفرقه کند و…از طرف دیگر هیچکس به بهانه استقلال و تمامیت ارضی حق ندارد آزادی‌های مشروع را حتی با وضع قوانین (توجه فرمائید حتی با وضع قوانین) از بین ببرد چه رسد به اینکه با بی قانونی و تجاوز از حدود قانونی آزادی را سرکوب کنند.»
خاتمی  تصریح کرد:« همچنین در قانون اساسی ما امنیت جامعه و افراد بسیار مهم تلقی شده است، این همه تاکید بر عدم تفتیش عقاید، عدم دخالت در امور شخصی مردم، پاسداشت آزادی ها، هزینه نداشتن نقد قدرت و…در قانون اساسی جهت جامعه مورد نظر و حکومت را نشان می دهد.»
وی با بیان اینکه «ما می‌گوئیم همین‌ها عمل شود در این صورت است که نظام تقویت می شود»، اظهار داشت:« به نظر ما آزادی خود از بارزترین مصداق‌های عدالت و در عین حال شرط مهم تامین عدالت در جامعه است.»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:« در مورد اصلاحات آن چه را بارها گفته‌ام باز هم تکرار می‌کنم که چون ریشه در خواست تاریخی مردم دارد از بین رفتنی نیست، منتهی راه‌های کم هزینه‌تر و پرفایده‌تر برای تامین صلاح و فلاح جامعه وجود دارد.در این مدت مردم و جامعه و کشور و نظام هزینه‌های سنگینی پرداخته اند و وضعیتی پیش آمده که هم کشور زیان دیده و هم دشمنان از وضعیت سوء استفاده کرده‌اند.»
وی تاکید کرد:« باید به قانون بازگشت و همگان به خصوص حاکمان باید قانون اساسی را مبنای عمل و وجهه همت خود قرار دهند و توهم‌هایی که با روح انقلاب و با وجدان جامعه ناسازگار است و به زور دورغ و تهمت باید جا بیافتد و مبنای عمل قرار گیرد، کنار گذاشته شود.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« باید به وضعی برگردیم که نقد و انتقاد هزینه نداشته باشد، مشارکت در عرصه سرنوشت براندازی و فتنه به حساب نیاید و آزادی‌های اساسی تضمین شود، فضای امنیتی به فضای سالم و آزاد و قانونی مبدل گردد و با حرکت به سوی انتخابات آزاد و سالم ؛طمانینه و امید به جامعه بازگردانده شود و چنین باد!»

در دیدار مشترک میرحسین موسوی و مهدی کروبی مطرح شد؛

چکیده : آقایان موسوی و کروبی در نشستی مشترک دلیل راه اندازی شبکه های اجتماعی را مقابله با ارائه آمارهای غلط و دروغین از سوی دولت دانسته و افزودند: کارشناسان و صاحبنظران فعال در بخش های مختلف کشور با ارائه آمار صحیح، به شفاف سازی شرایط موجود بپردازند و با آگاه سازی مردم آنان را در تصمیم گیری شرایط و برنامه ریزی برای آینده یاری کنند.

میرحسین موسوی و مهدی کروبی صبح  دیروز  با یکدیگر دیدار و گفت و گو کردند. در این دیدار این دو شخصیت به گفت و گو و تبادل نظر درباره مسایل روز پرداختند.
در ابتدای این دیدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی از ضایعه درگذشت محمد نوری،هنرمند پیشکسوت کشور ابراز تاسف کرده و این حادثه را به خانواده، جامعه هنری  و مردم کشور تسلیت گفتند.
به گزارش سحام نیوز، در این دیدار که با هدف بررسی حوادث و رخدادهای اخیر کشور برگزار شد، میرحسین موسوی با ابراز نگرانی از موج جدید تحریم ها از سوی شورای امنیت سازمان ملل،اتحادیه اروپا، آمریکا،کانادا و استرالیا و پیامدهای ناشی از آن گفت: “تحریم های اخیر که به صورت گسترده و در سطحی وسیع در حال برنامه ریزی و اجراست، موجب وارد آمدن آسیب های شدید به مردم، مخصوصا کارگران، کشاورزان و اقشار محروم جامعه خواهد شد. کشور هم اکنون با مشکلاتی نظیر تورم، رکود اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری روبروست که این تحریم ها می تواند این عوامل را تشدید کند.”
در این دیدار مشترک، مهدی کروبی نیز با استناد به سخنان اخیر برخی نمایندگان مجلس گفت:” متاسفانه بارها و بارها نمایندگان مردم خواستار شفاف سازی حساب صندوق ذخیره ارزی شده اند اما  دولت زیر بار ارائه گزارش صحیح از این حساب به بهانه محرمانه بودن آن نمی رود.”
دبیرکل حزب اعتماد ملی گفت:”گویا کفگیر آقایان دولتی به ته صندوق ذخیره ارزی خورده است که توانایی اجرای مصوبه مجلس در خصوص توسعه مترو را نداشته اند. ”
آقای کروبی افزود: “طبق برنامه پنج ساله چهارم ما باید ۸درصد رشد اقتصادی میداشتیم که متاسفانه بدلیل عملکرد بد دولتمردان این رشد به بیشتر از ۲درصد نرسیده است.”
سپس میر حسین موسوی به خبرهای تلخ از زندانیان سیاسی اشاره کرد و گفت:”خبرهای  ناگواری را از بند زندانیان گمنام سیاسی علی الخصوص بند زنان در خبرها می خوانیم که بسیار مایه تاسف و اندوه است. شاید بهتر است تا دیر نشده مقامات قضایی و امنیتی به این موارد رسیدگی کنند تا فردا که مساله ای رخ داد و پرده ها کنار رفت تقصیر را به گردن تعدادی عوامل خودسر نیاندازیم.”
در ادامه این دیدار مهدی کروبی  جو سازی و سردرگمی برخی رسانه های جریان حاکم را بررسی کرد و گفت:” در کشور فتنه ای رخ نداده که سران فتنه ای داشته باشد. آنچه در این یکسال روی داده حرکت اعتراضی مردمی بوده که به دنبال حقوق از دست رفته شان بودند. اینکه برخی رسانه های جریان حاکم طی این یکسال از القابی همچون سران فتنه برای افراد نام می بردند و امروز چیز دیگری می گویند حکایت همان دم خروس است که البته گویا به دم روباه بیشتر شباهت دارد. فتنه چیزی نیست جز مهندسی آرای مردم و نادیده گرفتن حق رای آنان. فتنه چیزی نیست جز تهمت زدن هر روزه، آن هم از تریبون ها و رسانه هایی که از بیت المال تامین می شوند و فتنه چیزی نیست جز رفتارهای بدور از دین، قانون و انسانیت که با زندانیان سیاسی و خانواده هایشان صورت می پذیرد.”
آقایان کروبی و موسوی ضمن محکوم کردن تهدید های اخیر بر علیه کشور، با تاکید بر حفظ استقلال و امنیت کشور از شرایط حال حاضر کشور که نتیجه اجرای سیاست های غلط و سخنرانی های ماجراجویانه دولتمردان کشور بوده احساس خطر کردند و افزودند: “تصمیمات و سخنان نسنجیده این آقایان موجب تحقیر مردم ما در دنیا شده و علاوه بر تحریم های همه جانبه، تهدید ها را نیز به همراه داشته و کار را به جایی رسانده اند که حتی عقب نشینی از برخی مواضع قبلی نه تنها امتیازی برای ما به همراه ندارد بلکه موجب بحرانی تر شدن شرایط می شود. در این وضع بحرانی تعداد کشورهای دوست و باصطلاح هم پیمان به تعداد انگشتان یکدست هم نمیرسد که البته آنها هم به دنبال منافع خودشان هستند. تحریم های صورت گرفته آسیبی است که به قشر محروم جامعه وارد می آید و شرایط را برای این افراد که متاسفانه بخش عظیمی از این جامعه هستند سخت تر می کند.”
این دو کاندیدای انتخابات دهم در خصوص خبر ایجاد ۷۰۰۰ پایگاه بسیج در سراسر کشور افزودند:” بسیجی که امام(ره) باهدف دفاع از صیانت و امنیت مرزهای کشور در مقابل تهدید های خارجی بنا نهاد و هشت سال در جبهه های جنگ تحمیلی جان فشانی کرد، اکنون به حزبی نظامی-سیاسی برای سرکوب مردم، دانشجویان و دراویش و خواسته های مدنی آنان و مهندسی در انتخابات ها بدل شده است.
در پایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی از مردم خواستند که با تشکیل شبکه های اجتماعی به تولید محتوا و آمار صحیح در خصوص بخش های مختلف کشور بپردازند.
آقایان موسوی و کروبی دلیل راه اندازی این شبکه های اجتماعی را مقابله با ارائه آمارهای غلط و دروغین از سوی دولت دانسته و افزودند: کارشناسان و صاحبنظران فعال در بخش های مختلف کشور با ارائه آمار صحیح، به شفاف سازی شرایط موجود بپردازند و با آگاه سازی مردم آنان را در تصمیم گیری شرایط و برنامه ریزی برای آینده یاری کنند.

آیت الله دستغیب: هیچ یک از بازداشتها شرعی نیست

چکیده : بنده در همین مجلس به عنوان کسی که هیچ غرضی ندارد الا نصیحت و ارشاد به این دوستان عزیزی که از سپاه و بسیج و اطلاعات در این مجلس حضور دارند عرض می کنم که احیانا اگر افرادی را برای بازجوئی به آن جاهای مخصوص می برید خیلی مواظب رعایت جهات اسلامی و شرعی باشید؛ خدای ناکرده اگر این کسانی را که برای بازجوئی می برید دچار زحمت شوند فردا در پیشگاه خدایتعالی مسئول هستید.

آیت الله دستغیب باردیگر تاکید کرد که هیچکدام از این بازداشت ها شرعی نمی باشد چون اول باید خطا نزد مجتهد عادل ثابت شود بعد فرد را زندانی کنند نه اینکه اول شخص را زندانی کنند بعد او را به پیش قاضی (مجتهد عادل) بیاورند.
به گزارش ندای سبز آزادی ، آیت الله دستغیب در درس تفسیر قرآن با توجه به آیه ششم سوره ابراهیم اظهار داشت: یکی از نعمت هایی که خدای تعالی به ملت ایران عنایت کرد آزادی آنها بود از دست ساواک و شکنجه های پهلوی. در آن زمان بر اثر آن جو اختناق هر کس که می خواست اسم شاه را ببرد بدین معنی که از او انتقاد و عدم رضایت خود را از آن دستگاه اعلام کند جرات بیان حتی در خانه خود را هم نداشت. در آن زمان وضع بگونه ای بود که بر زبان آوردن نام بزرگانی همچون امام خمینی ره کار بسیار دشواری بود. شاه با آن دستگاه جاسوسی عجیبی که داشت و آمریکا و اسرائیل هم پشتیبان آن بودند در همه جا رخنه کرده بود. مع ذلک نتوانست کاری از پیش برد. و خدایتعالی بر اثر اینکه همه مردم خواستند نابودی بساط ظلم را و بر اثر سوزها و ناله هایی که این مردم داشتند در کار آنها فرجی حاصل کرد.
وی افزود: بنده خوب به یاد دارم دفعه آخری که ساواکی ها من را به شهربانی بردند تا مقدمات تبعیدم را فراهم کنند؛ با چشمهای بسته شده مرا به زیرزمینی انتقال دادند؛ پس از باز شدن چشمهایم افرادی را مشاهده کردم که با دستهای بسته شده در زندان بودند. البته دست بنده را هم می خواستند ببندند که درخواست من برای خواندن چند رکعت نماز مانع از این کار آنها شد.بالاخره پس از یک ساعت نماز خواندن مرا به طبقه فوقانی انتقال دادند .شخص بازجویی که به او خطاب دکتر می کردند در ابتدا شروع کرد به توهین کردن به حضرت امام خمینی اما نه توهین زشت؟! و نظر بنده را درباره ایشان جویا شد که در پاسخ به او گفتم خدا بهتر می داند و این حرفهایی که شما می زنید درست نمی باشد. پس از اتمام بازجوئی مرا به درون اتاقی منتقل کردند؛ منظورم این قسمت از عرائضم می باشد که با حالت دلشکستگی و راز ونیاز با خدای خود عرض کردم که پروردگارا برای چه این افراد را بر من مسلط کردی؟ خوب غیر از بنده افراد زیادی در این مملکت بودند که یک چنین وضعی داشتند؛ چه بسا ۱۰ الی ۲۰ نفر که دل شکسته شوند و آهی بکشند موجب این شود که بساط ظلم بر باد رود. بالاخره بنده را بردند برای تبعید که قریب به ۹ ماه طول کشید و در تمام این مدت با احترام به اینجانب برخورد کردند.
آیت الله دستغیب ادامه داد: خوب خدایتعالی به وسیله حضرت امام خمینی ره گشایشی در کار مردم ایجاد کرد و امام هم به مردم فهماند که چون شما با یکدیگر متحد و متوجه خدایتعالی شدید خدایتعالی این بلا را از سر شما رفع کرد. البته بعد تقصیراتی پیش آمد و مومنین آنطوری که باید شکر گذار خدایتعالی نبودند؛ که اگر شکر گذار بودند یقینا وضع آنها چه از نظر مادی و معنوی بهتر وخوبتر می شد. علت این کفران نعمت و عدم شکر گذاری به خاطر این بود که یک عده از این جوانهایی که اهل جبهه و جنگ بودند و برای این انقلاب زحمات زیادی کشیده بودند متمایل شدن به سمت دنیا و رفتند دنبال پول و اقتصاد. خوب وقتی پول به میدان آمد آن هم پول های کلان هدف فراموش شد و بجای آن ( رضای خدا)، پول و ریاست طلبی برای آنها هدف شد. بنده این مطلب را نمی خواهم بگویم که پول بد است بلکه صحبت بنده در این است که شخص به اندازه نیازش دنبال پول و مادیات باشد ودر فکر انبار کردن نباشد؛ لذا این افرادی که گُل جامعه بودند امتحان خوبی پس ندادند.
وی افزود:بنده در همین مجلس به عنوان کسی که هیچ غرضی ندارد الا نصیحت و ارشاد به این دوستان عزیزی که از سپاه و بسیج و اطلاعات در این مجلس حضور دارند عرض می کنم که احیانا اگر افرادی را برای بازجوئی به آن جاهای مخصوص می برید خیلی مواظب رعایت جهات اسلامی و شرعی باشید؛ خدای ناکرده اگر این کسانی را که برای بازجوئی می برید دچار زحمت شوند فردا در پیشگاه خدایتعالی مسئول هستید؛ اگر دل مومن شکسته شد حساب دارد حتی اگر شخص یهودی یا مسیحی یا حتی کافر هم باشد؛ دل شکسته اثر دارد چون همراه این دل خدایتعالی می باشد. اضافه بر اینکه بنده بارها عرض کرده ام که هیچکدام از این بازداشت ها شرعی نمی باشد چون اول باید خطا نزد مجتهد عادل ثابت شود بعد فرد را زندانی کنند نه اینکه اول شخص را زندانی کنند بعد او را به پیش قاضی (مجتهد عادل) بیاورند.

نامه عروس امام (ره) به سید حسن خمینی:

حقیقت را فدای مصلحت نکن که هیچ مصلحتی با حق همسنگ نیست

چکیده : در این نامه آمده است:"مباد ذره‌ای از مهرت نسبت به مردم حتی خفتگانی که به تو ناسزا گفتند خرداد کم شود. مباد از دعای خیر برایشان غفلت کنی، از غفلت مردم نیز لحظه‌ای رنجیده مشو که در فرهنگ پدر و پدربزرگت گناهی ناپسند است."

فاطمه طباطبایی مادر سید حسن با نگارش نامه ای به فرزندش، ضمن تقدیر و سپاس از همة بزرگانی که از سید حسن خمینی پشتیبانی کردند، می نویسد: تلاش کن همواره در راه راست، ثابت قدم بمانی و حقیقت را فدای مصلحت نکنی؛ زیرا که هیچ مصلحتی با حق و حقیقت هم‌سنگ نیست.
متن نامه خانم فاطمه طباطبایی بدین شرح است:
برای پسرم حسن
پسرم؛
سلام گرم مادرانه‌ام را پذیرا باش.
سلامی که افزون بر گرمای عشق مادری، دربردارنده نکاتی است که خوش دارم آن را با تو درمیان بگذارم و خاطراتی را برایت بازگو کنم.
از جدت شنیدم که «انتظار فرج از نیمة خرداد» می‌کشد به‌‌راستی ماه خرداد ماه عجیب و بزرگی است و نیمة آن نیز به همین‌سان.
در سالروز رحلت امام عزیز با احساساتی عجیب و گونا‌گون در مرقد آن پیر سفرکرده حاضر شدیم. آرامگاهی که برای من آرام‌‌‌جای است. با اشتیاق به انتظار دیدارت بودم، شنیده‌هایم از مسئولان حرم، مضطربم ساخته بود. از حضور هماهنگ‌شدة کسانی در حرم آگاه شده بودم. کسانی که جز شعار دادن در مواقع مشخص و در حضور سخنرانان خاص رسالت دیگری ندارند. در آن لحظات از روح پدرم و امام خواستم تا از خدا بخواهند، قلب این خفتگان را بیدار سازد، مگر نه آنکه او مقلب‌القلوب است، اما هنوز درخواستم را بر زبان جاری نساخته بودم، که خاطرة ادب‌ورزی امام چون صاعقه‌‌ای قلب و ضمیرم را درهم کوبید. از‌آن‌‌رو گفتم: خدایا تو خود هرچه صلاح می‌دانی، همان کن. فرزندم با اخلاص در پی نشر آثار جدش است. پس تو او را یار باش.
آری عزیزم، لحظه‌های انتظار دیدنت سخت و دشوار سپری می‌شد. احساس می‌کردم در آن فضای گسترده هوایی برای تنفس وجود ندارد.
بر خلاف سال‌های گذشته شمار اندکی از دوستانمان در جایگاه حاضر شده بودند. برخی از آنان نیز به «مصلحت» واژه‌ای که هیچ‌گاه نفهمیدم طول و عرضش چقدر است، می‌اندیشیدند.
در لحظه‌ای که در جایگاه قرار گرفتی، بی‌اختیار همه برخاستیم و ایستاده ترا نگریستیم. گروه اندکی نیز برخاستند و هیاهویی به‌پا کردند، می‌دانستم که این‌گونه بادها ترا نخواهد لرزاند؛ زیرا که من مادرم و دل مهربانت را به‌خوبی می‌شناسم، کوچه‌ باغ‌های وجودت را بارها و بارها پیموده‌ام و به تأثیر آموزه‌های پدرم که در نوجوانی منطق گفت‌و‌گو را به تو آموخت، ایمان دارم. دیدم که چه با وقار و باشکوه درخشیدی. شعاع طلایی و گرمابخش نور خورشید نیز بر زیباییت افزوده بود. کریمانه در برابر شماری خفته ایستادی. احساس کردم، در سکوت برایشان دعا می‌‌کنی. آری، احساسم به باور تبدیل شد و تو آن‌ها را نیز به دعا و ثنا و صلوات فراخواندی، اما در گوش‌های بسته و چشمان خفته تأثیری حاصل نمی‌شود. تو باز هم سکوت کردی و فقط لبانت را گزیدی.آری، از تو که بر دست و روی عاشق به «معشوق» رسیده؛ عارف به منزل «اطمینان» قدم گذاشته، بوسه‌زده‌ای جز این انتظاری نداشتم.
عزیزم سکوت تو زیبا بود و ژرف. تو با جمله‌ای کوتاه اما پرمعنا – که دل هر بیداری را به درد آورد – هجرت بیست ‌سالة مرادت را یادآور شدی. نامهربانی روزگار را گوشزد کردی و با وقار «مکان»‌ات را ترک کردی، اما «مکانت» تو ظهور یافت.
در آن لحظه به یاد نامة جدت حضرت روح‌الله افتادم که ترا «حسن» نام نهاد و خُلق حَسَن، نام حسن و خَلق حسن را برایت آرزو کرد. آن روز دیدم که چه‌سان دعای آن پیر فرزانه در حق تو مستجاب گشته است. تو با خُلقی حسن و خَلقی حسن در‌حالی‌که بغضت را از نامهربانی دوستان خفته، فرو می‌بردی به خیر و صلاح دعوتشان کردی، احساس کردم تو با اشک‌هایی که از سر مهر و آشتی و نه از سر کین و قهر در درونت جاری شد، عطرآگین شدی و من آن عطر را استشمام کردم و آرزو کردم هرگز چشمة اشک مهرت خشک مباد.
پسرم حسن!
من نیز گریستم. از غم و اندوه اینکه پس از سی‌سال از گذشت انقلاب شکوهمند منطق علیه زور، هنوز شماری، یارای بیان اعتراض خود را ندارند؛ از مفاهمه و گفت‌وگو ناتوانند و همچون کودکان خواستة خود را ابراز می‌کنند و از اینکه چه‌سان گروهی عزت و کرامت نفس افراد را به قربانگاه می‌کشانند، اشک حسرت ‌ریختم.
تماشای قامت کشیده و سرافراز تو روزهایی را به یادم آورد که با کمک پدر نازنین و جدت حضرت روح‌الله روی پای خود ایستادی و با کمک و تشویق آن‌ها شیوه راه‌رفتن‌آموختی. هرگز خندة شیرین و نمکین و نیز نشاط آنان را از اینکه روی پایت ایستادی و با اتکا به زانوان خود گام‌‌های لرزانت را ثبات و اقتدار بخشیدی، آن‌ها را فراموش نمی‌کنم.
آری عزیزم در یک سالگی با دستگیری «روح خدا» گام‌هایت را محکم کردی و در نوجوانی نیز مخاطب توصیه‌های آن پیر ره‌یافته بودی که تو را به اتکا و اتکال به خدا دعوت می‌کرد و از تو می‌خواست خدا را در لحظه لحظه زندگیت حاضر و ناظر ببینی.
به‌راستی عزیزم، در پیشگاه خدا همه عزیزند، همه مخلوق اویند و حق‌تعالی نسبت به مخلوقات خود غیور است. پس همچنان شکیبا باش و حرمت همة مردم را از آن‌رو که مخلوق معبودند، پاس بدار. مبادا حق را در امور به ظاهر کوچک، به بهانة اینکه بی‌بهایند، نادیده انگاری و خدا را در دوردست‌ها و امور به ظاهر بزرگ جست‌وجو کنی. خدا در همین نزدیکی‌ است و من شکوه و عظمت او را در آن روز به‌خوبی حس کردم.
فرزندم!
تو با شعر و شور و شعور پرورش یافته‌ای؛ شیر عشق در رگ‌های تو به خون تبدیل شده و زندگانیت را عاشقانه ساخته است. پس مهربانیت را همچون آفتاب بر همه بتابان. مباد آن روز که دل دریائیت کدر شود. پسرم از تو می‌خواهم شکیبا باشی، عاشق باشی و پرفروغ بمانی و از اینکه رخدادها، شکیبایی و راستی تو را ظهور و بروز بخشید، شکرگزار باش.
شنیدم گفته‌ای دائم نفس خود را در ترازوی رضای الهی می‌سنجی و مدام انگیزة کارهایت را رصد می‌کنی که مبادا از رضای محبوبت فاصله بگیرد. همیشه همین‌طور باش؛ زیرا در دام نام و ترس و طمع، نه خدا را می‌توان دید و نه مردم را. در این دام تنگ و تاریک جز خواهش‌های نفس چیزی دیده نمی‌شود. ترس و طمع شجاعت و عشق را می‌میراند و چراغ روشن آگاهی را خاموش می‌کند. آنکه می‌ترسد و طمع می‌ورزد، سنگ‌واره می‌شود. سنگ‌وارگی برای انسان، دوزخ است و خدا کسی را به چنین دوزخی دچار نکند. پس همچنان تهی باش از خود و سرشار باش از خدا که در این حال هرگز مردم را از یاد نخواهی برد. شادی‌هایت را با آنان تقسیم کن و درد و غم‌هایشان را متحمل شو، سزا و ناسزا را در راه حقیقت بشنو، روا و ناروا را اگر رضایت محبوب است به جان بخر، تا خورشید حقیقت بر جان و قلبت بتابد و «ارض وجودت» به «ارض بیضاء» مبدل گردد.
عزیزم!
آشیان ساختن در بلندای فراغت و استغنا را از امام بیاموز همان‌گونه که پدرت نیز به‌خوبی آموخت. جوانمردانه زیست و در اوج عزت و سربلندی بر دستان که نه بر قلب‌های عاشقان و راست‌قامتان تاریخ کشورمان بدرقه شد.
دلبندم!
به‌خاطر آوردم که گهگاه با هم به حسینیه جماران می‌رفتیم و با شنیدن سخنان دلنشین پدربزرگ مسرور می‌شدیم و تماشای شور و عشق و شیدایی مردم، طراوت‌بخش روح و دلمان می‌‌گشت. یک روز که هشت‌، نه ساله بودی از امام شنیدم که شخصی به خواجه نصیرالدین طوسی نامه نوشت و ضمن بیان اشکالاتی به او جسارت کرد و او را «کلب» نامید اما خواجه حکیمانه اشکالات او را پاسخ داد و در پایان افزود: و اما اینکه شما مرا «کلب» خواندید متذکر می‌شوم که من سگ نیستم؛ زیرا اوصاف و خواص من با سگ متفاوت است. و همچنین داستان دیگری نقل کردند که شخصی ناآگانه به مالک اشتر اهانت کرد و پس از آنکه او را شناخت در پی او به مسجد برای طلب بخشایش رفت، ولی او بزرگوارانه گفته بود: من در اینجا برای تو دعا می‌‌کردم.
پسرم حسن!
مباد ذره‌ای از مهرت نسبت به مردم حتی خفتگانی که به تو ناسزا گفتند خرداد کم شود. مباد از دعای خیر برایشان غفلت کنی، از غفلت مردم نیز لحظه‌ای رنجیده مشو که در فرهنگ پدر و پدربزرگت گناهی ناپسند است.
از پدربزرگت شنیدم که می‌گفت: «من اکثر اوقات برای مردم دعا می‌کنم» پس با دل و جان در هر حال و گام برای آنان خیر بخواه و در خدمت به آن‌ها بکوش و تا می‌توانی گره از رشته‌ها بگشا و از اینکه فرصتی برای خدمتگزاری به آنان پیدا می‌کنی منت‌پذیر باش.
فرزندم!
ضمن تقدیر و سپاس از همة بزرگانی که از تو پشتیبانی کردند به تو می‌گویم – اگرچه نیک می‌دانی – این راستی و پایداری و شکیبایی تو بود که همه آن را ستودند. پس تلاش کن همواره در راه راست، ثابت قدم بمانی و حقیقت را فدای مصلحت نکنی؛ زیرا که هیچ مصلحتی با حق و حقیقت هم‌سنگ نیست.
پسرم!
تو از تبار مردی هستی که ذهنی صاف، سینه‌ای پیراسته، قلبی مطمئن و روحی زکی داشت. تو نیز باید این‌چنین باشی که خداوند لیاقت آن را در تو نیز نهاده است.
حسن عزیزم!
از پیر و مرادمان آموختیم که عالم محضر خداست. پس در پیشگاه معبود و معشوق باید سراپا چشم شد تا زیبایی‌‌های او را دید. چرا که جز زیبایی‌دیدن خسارت است. اتصال به حقیقت و ناظر و حاضر‌دانستن خدا، -حتی در کوران حوادث – انسان را ثابت و استوار و مقتدر دارد و دوری از حقیقت و ندیدن خدا – حتی در اوج قدرت و دولت – انسان را متزلزل و مضطرب می‌‌گرداند.
عزیزم!
این دلنوشته مرا در آستانه تولدت بپذیر و همچنان خالی باش از هوی و در هوای خدایی تنفس کن و جز رنگ خدا، رنگی را مپسند که رنگ خدا در بیرنگی است.
همچنان خوش بدرخش
مادرت فاطمه – تیرماه ۱۳۸۹

 

تهدید تازه برای زندانیان اعتصاب کننده: به رجایی شهر تبعید می شوید

چکیده : تعدادی از مسوولان زندان اوین به همراه برخی از ماموران وزارت اطلاعات ، ضمن گفت و گو با هفده زندانی که به خاطر اعتراض به رفتارهای نامناسب ماموران زندان به سلول انفرادی منتقل شده و دست به اعتصاب غذا زده اند ،به آنها گفتند:« اگر به اعتراض ادامه دهید و اعتصاب غذای خود را نشکنید به زندان رجایی شهر تبعید خواهید شد .»

کلمه :مقامات زندان اوین ضمن ملاقات با زندانیان سیاسی اوین که از دوشنبه هفته گذشته اعتصاب غذا کرده اند از آنها خواستند که به اعتصاب غذای شان پایان دهند و اگرنه به زندان رجایی شهر فرستاده می شوند .
به گزارش کلمه، تعدادی از مسوولان زندان اوین به همراه برخی از ماموران وزارت اطلاعات ، ضمن گفت و گو با هفده زندانی که به خاطر اعتراض به رفتارهای نامناسب ماموران زندان به سلول انفرادی منتقل شده و دست به اعتصاب غذا زده اند ،به آنها گفتند:« اگر به اعتراض ادامه دهید و اعتصاب غذای خود را نشکنید به زندان رجایی شهر تبعید خواهید شد .»
زندانیان اعتصاب کننده در پاسخ به این تهدید اعلام کردند که همگی آماده اعزام به زندان رجایی شهر هستند و تا رسیدن به خواسته هایشان هرگز دست از اعتصاب غذا بر نمی دارند .
زندانیان اعتصاب کننده این پاسخ را در دیدار با معاون اجرایی دادستان تهران نیز که در روزهای اخیر بازدیدی از زندان اوین داشته و با این زندانیان گفت و گو کرده است ،تکرار کردند .
ماموران وزارت اطلاعات و بند ۳۵۰ زندان اوین ضمن توهین و تهدید زندانیان درروز دوشنبه گذشته به آنها گفته بودند ، اوین را برای تان تبدیل به کهریزیک دیگری می کنیم .
این در حالی است که این زندانیان سیاسی فقط خواستار رعایت حقوق اولیه انسانی شان در زندان از جمله حق ملاقات و عدم توهین از سوی ماموران شده بودند . در پی این اعتراض ها هفده زندانی سیاسی این بند به انفرادی های بند ۲۴۰ فرستاده شدند . زندانیان پس از انتقال به انفرادی در اعتراض به این توهین ها و تحقیرها دست به اعتصاب غذا زدند .
تاکنون پنج نفر از اعتصاب کنندگان اوین به بیمارستان منتقل شده و چون یک هفته از اعتصاب غذای سایران نیز می گذرد حال عده دیگری هم به سرعت رو به وخامت است .
خانواده زندانیان سیاسی این بند به شدت نگران حال عزیزان شان هستند و اعلام کرده اند در صورت ادامه این روند آنها نیز اعتصاب غذا خواهند کرد.
هفده زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین خواستار بازگشت به بند عمومی و همچنین عذر خواهی و تنبیه ماموران خاطی اوین هستند . آنها اعلام کرده اند تا رسیدن به خواسته های شان دست از اعتصاب غذا بر نخواهند داشت.
علی ملیحی فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار، حسین نورانی نژاد روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت، عبدالله مومنی فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تجکیم، علی پرویز فعال دانشجویی، حمیدرضا محمدی فعال سیاسی، جعفراقدامی فعال مدنی، بابک بردبار عکاس خبری، ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل، ابراهیم (نادر) بابایی فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق، کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر و وب نگار، مجید دری فعال دانشجویی، مجید توکلی فعال دانشجویی، کیوان صمیمی روزنامه نگار، غلامحسین عرشی و محمد حسین سهرابی راد از جمله زندانیان منتقل شده به سلول انفرادی هستند که در اعتصاب غذا به سر می برند.
همچنین پیمان کریمی آزاد از بازداشت شدگان حوادث عاشورا که به بیماری دیابت مبتلا است پس از دو روز اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شده و از حال وی تاکنون خبری در دست نیست .

عبدالله رمضان زاده:

از بیانیه مشارکت درباره اظهارات اخیر آیت‌الله جنتی دفاع می‌کنم

 

چکیده : رمضان‌زاده با بیان اینکه واقعیت این است که اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه از چارچوب‌های حقوقی و قانونی قانون اساسی خارج نشدند، خاطر نشان کرد: تنها کسانی از چارچوب‌ها خارج شدند که برای خودشان مصونیت آهنین احساس می‌کنند و هر دروغی را در هر جایی عنوان می‌کنند و هر عمل خلافی را بدون پاسخ‌گویی انجام می‌دهند.

قائم مقام دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی با بیان اینکه خبر روزنامه جوان کذب است، درباره واکنش او به بیانیه حزب متبوعش درباره اظهارات اخیر آیت‌الله جنتی، تاکید کرد که از محتوای بیانیه جبهه مشارکت دفاع می‌کنم.
به گزارش پارلمان نیوز، عبدالله رمضان‌زاده، اظهار داشت: روزنامه جوان امروز به نقل از من و آقایان میردامادی، تاج‌زاده و صفایی فراهانی نوشته که ما بیانیه اخیر جبهه مشارکت ایران اسلامی را در مورد اظهارات آقای جنتی جعلی دانستیم که من به نوبه خودم این خبر تکذیب می‌کنم و تاکید می‌کنم که با هیچ‌کس مصاحبه‌ای انجام نداده‌ام.
وی افزود: جبهه مشارکت ایران اسلامی یک حزب قانونی است و بیانیه‌های آن حتما مسئولیت دارد و مسئولان آن مشخص است، علاوه‌بر اینکه از نظر من مطالب آقای جنتی مطالبی بر‌خلاف منطق و بدیهیات بوده است.
رمضان‌زاده ادامه داد: در هر صورت مطلبی که روزنامه جوان به نقل از من زده کاملا دروغ است و من با هیچ‌کس مصاحبه‌ای نداشتم و از نظر من محتوای بیانیه جبهه مشارکت دفاع می‌کنم، در عین حال هم که معتقدم اینطور دروغ‌پردازی‌ها به نفع هیچ‌کس نیست.
وی همچنین در مورد اظهارات اخیر مدیرمسئول روزنامه جوان مبنی‌بر اینکه تمام تلاش حاکمیت در این یک‌سال بازگرداندن اصلاح‌طلبان به چارچوب بود اما شرایط به گونه‌ای پیش رفت که اصلاح‌طلبان تبدیل به اپوزسیون نظام شدند نیز پاسخ داد.
این فعال سیاسی اظهار داشت: ما همیشه به عنوان اصلاح‌طلب در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران حرکت کردیم اما کسانی هستند که برخی از اصول قانون اساسی را می‌پذیرند و اصول دیگر را زیر پا گذاشتند که نمونه آن را می‌توان در برخوردهای یک‌سال اخیر دید.
سخنگوی دولت خاتمی تصریح کرد: تلاش ما این است که همه به اجرای بدون تنازل قانون اساسی تن بدهند و کسی از گوشه‌هایی از قانون اساسی فرار نکند.
رمضان‌زاده با بیان اینکه واقعیت این است که اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه از چارچوب‌های حقوقی و قانونی قانون اساسی خارج نشدند، خاطر نشان کرد: تنها کسانی از چارچوب‌ها خارج شدند که برای خودشان مصونیت آهنین احساس می‌کنند و هر دروغی را در هر جایی عنوان می‌کنند و هر عمل خلافی را بدون پاسخ‌گویی انجام می‌دهند.

متن سخنان پدر شهید مصطفی غنیان در مجلس بزرگداشت فرزندش؛

آنها که رفتند کاری حسینی کردند…

چکیده : پدر شهید غنیان در این مراسم با اشاره به اینکه آنها که رفتند کاری حسینی کردند، آنها که مانده اند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی اند، از درگاه خداوند متعال خواستار صبر و استقامت و شکیبایی شد.


مراسم بزرگداشت سالروز شهادت مهندس مصطفی غنیان با سخنرانی پدرش در مسجد نور تهران برگزار شد ه بود.
پدر شهید غنیان در این مراسم با اشاره به اینکه آنها که رفتند کاری حسینی کردند، آنها که مانده اند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی اند، از درگاه خداوند متعال خواستار صبر و استقامت و شکیبایی شد.
متن کامل سخنرانی این پدر شهید به شرح زیر است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر والصلاه ان الله مع الصابرین
و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشر الصابرین
الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله وانا الیه راجعون
اولئک علیهم صلوات من ربهم ورحمه واولئک هم المهتدون
و صدق الله العلی العظیم

پرودگارا، ترا سپاس می گویم و نیکوترین درودهایم را بر ارواح مطهر حبیبت خاتم الانبیا و ولی و حجت برحقت علی مرتضی و صدیقه کبری فاطمه زهرا و یازده فرزند پاکش تا قطب عالم امکان مهدی موعود حجت ابن الحسن العسگری نثار می کنم با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد
پروردگارا، من در قلب کوچکم چیزی دارم که تو در عرش کبریایی ات نداری. من در قلبم ترا دارم ولی تو نمی توانی مثل خودت را پیدا کنی؛ لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد .
پروردگارا، تو خود فرمودی که بندگانت را می آزمایی، ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات
پروردگار عزیز من، مرا به سخت ترین روش آزمودی
در فاصله کمتر از ۵ دقیقه که پسرم مصطفی از من جدا شد، او را در حالیکه به مغزش گلوله خورده بود در روی پشت بام و در طبقه هشتم ساختمان غرق در خون در آغوشم افکندی، در آن حال به چهره خون آلود و مظلوم مصطفی نگریستم و ناخودآگاه فریاد زدم: و اذا الموء ده سئلت، بای ذنب قتلت
پسرم مصطفی به کدامین گناه کشته شدی؟
به خود آمدم. بی اختیار به یاد آقا و مولایم حسین افتادم. کجا؟ در کربلای سال ۶۱ هجری که نعش خون آلود علی اکبرش را در آغوش کشیده بود. بی اختیار با خود زمزمه کردم که لا یوم کیومک یا اباعبدالله
و با خود زمزمه کردم … که خدا ز آستان رضایم جدا نکند / من و جدایی از آن آستان، خدا نکند / ز دامن کرمش دست التجاء نکشم / گدای دامن صاحب کردم رها نکند.
پروردگارا، تو شاهد باش از امانتی که به من و مادرش سپرده بودی ۲۶ سال نگهداری کردیم و تا آنجا که در توانمان بود در تربیتش کوشیدیم که خداشناس و با ایمان و مردم دار و با عاطفه و با اخلاق بار آید که خوشبختانه چنین بود و چنین شد؛ و خود مصطفی این پذیرش را داشت.
او پسری متدین، فروتن، خوشرو، صمیمی، متواضع، مهربان و با اخلاق و به قول همه دوستانش با مرام بود و این لیاقت را داشت که در راه اسلام و قرآن و در راه حفظ استقلال این کشور و در راه آزادی ملت مسلمان و عزیز ایران در طبق اخلاص تنها سرمایه اش را که جانش بود، غریبانه نثار کند. روح بزرگ مصطفی در کالبدش نمی گنجید.
آری، حیف بود که مصطفی با آن خصوصیات اعتقادی و اخلاقی و جوششی که داشت به شکل دیگری از دنیا برود. او باید مظلومانه و معصومانه به گونه ای جانش را نثار کند که خون پاکش منشاء اثری باشد.
پسرم، مصطفی شهادت گوارایت باد.
آنها که رفتند کاری حسینی کردند، آنها که مانده اند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند.
رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا
و حال ای خدای من، ای خدای خوبم، ای معبود من و ای تنها ملجاء و پناه من، امانتی را که به ما سپرده بودی به خودت بازگرداندیم که انا لله و انا الیه راجعون
مصطفای عزیز، ما ترا مرده نمی پنداریم، که تو زنده ای و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوست / بلکه زنده ست شهیدی که حیاتش ز قفاست
پروردگارا به عظمت حسین بن علی، این پدر داغدیده،
به عظمت فاطمه زهرا، مادر داغدارش،
به آبروی ابوالفضل العباس برادران داغدیده اش
و به وجاهت زینب کبری، خواهر داغدارش زینب را
و همه اقوام و بستگان و دوستان مصیبت زده اش را صبر و استقامت و شکیبایی کرامت فرما و به آنچه صابران را وعده فرمودی، همه ما را برخوردار فرما که اولئک علیهم صلوات من ربهم ورحمه واولئک هم المهتدون.

یادآور می شود در این مراسم تعدادی از حضار در اعتراض به سخنان یکی از سخنرانان که شعارهای الله اکبر مردم را بر اثر تحریک رسانه های بیگانه تلقی کرد، فریاد الله اکبر سر دادند و وی ناگزیر بلافاصله به سخنانش پایان داد.

 

آغاز اعتصاب غذای ۱۷ خانواده زندانی سیاسی اوین..

چکیده : خانواده این هفده زندانی امروز پس از مراجعه به زندان اوین برای ملاقات با عزیزان شان پاسخ شنیدند که این زندانی ها حق ملاقات ندارند . همچنین ماموران زندان از آنها خواستند هر چه زودتر سالن ملاقات را ترک کنند . آنها همچنین از قول مقامات بالاتر زندان به خانواده زندانیان گفتند که احتمالا زندانیان معترض به زندان رجایی شهر فرستاده خواهند شد و یا با اضافه کردن حبس و جریمه نقدی این زندانیان تنبیه می شوند.

کلمه :خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین امروز دوشنبه، پس از لغو ملاقات با عزیزان شان در همبستگی با این هفده نفر که هشت روز از اعتصاب غذای شان در سلول انفرادی می گذرد اعتصاب غذای خود را آغاز کردند .
به گزارش کلمه ، این خانواده ها پیش از این اعلام کرده بودند که خواهان ملاقات هرچه سریعتر با عزیزان شان هستند تا از سلامت آنها مطمئن شوند .هفده نفری که هشت روز است از سلامت آنها بی خبرند . آنها پیش از این در بیانیه ای اعلام کرده بودند در صورت خارج نشدن عزیران شان از سلول انفرادی به اعتصاب غذای آنها خواهند پیوست .
خانواده این هفده زندانی امروز پس از مراجعه به زندان اوین برای ملاقات با عزیزان شان پاسخ شنیدند که این زندانی ها حق ملاقات ندارند . همچنین ماموران زندان از آنها خواستند هر چه زودتر سالن ملاقات را ترک کنند . آنها همچنین از قول مقامات بالاتر زندان به خانواده زندانیان گفتند که احتمالا زندانیان معترض به زندان رجایی شهر فرستاده خواهند شد و یا با اضافه کردن حبس و جریمه نقدی این زندانیان تنبیه می شوند.
خانواده ها که از این برخورد ماموران زندان تعجب کرده بودند گفتند :« به جای حل مساله و خارج کردن هفده زندانی که هشت روز است در اعتصاب غذا به سر می برند چرا خانواده هایشان را تهدید می کنید . آنها به ماموران زندان اعلام کردند که آنها نیز اعتصاب غذای خود را از همین لحظه آغاز می کنند .»
خانواده این هفده زندانی پس از شنیدن این سخنان به در اصلی زندان اوین مراجعه کرده و اعتصاب غذای خود را همراه با تحصن در سکوت آغاز کردند . آنها به ماموران زندان هم گفتند که خواهان رسیدگی هر چه زودتر به وضعیت عزیزان شان هستند . زندانیان دربندی که هم اکنون جان شان در خطر است .
ماموران زندان اوین به خانواده ها اعلام کردند که باید برای پی گیری این موضوع به” سلیمانی”، مسوول سازمان زندانهای استان تهران مراجعه کنند .
پس از این خانواده ها به مقابل دفتر امور کل زندان های استان تهران در کوی فراز رفتند و ساعتها در انتظار ملاقات با این مقام مسوول منتظر ماندند . اما در نهایت جانشین وی “درویشی” به میان خانواده ها آمد و دقایقی با آنها گفت گو کرد .
خانواده های زندانیان اعلام کردند که به شدت نگران حال عزیزان شان هستند زندانیانی که بعد از هشت روز اعتصاب غذا اکنون ممنوع الملاقات هم شده اند اما این مقام اعلام کرد :« آقای سلیمانی در محل کارش حضور ندارد و این دفتر نیز فقط مسوولیت نگهداری زندانیان را بر عهده دارد و نمی تواند درباره انفرادی رفتن این افراد و اعتصاب غذایشان نظری بدهد .»
درویشی در عین حال به خانواده های هفده زندانی قول مساعد داد که موضوع زندانیان اعتصاب کننده را از طریق سلیمانی و دیگر مسوولان پیگیری کند.وی اظهار امیدواری کرد که با حل هرچه سریع تر مشکلات ،این خانواده ها از نگرانی خارج شوند.
خانواده ها توضیح دادند :” عزیزان شان در اعتراض به وضعیت نامناسب بهداشتی ، رفاهی و برخوردهای نامناسب زندانیان به سلول انفرادی فرستاده شده اند و جوابی که در پاسخ به اعتراض های خود گرفته اند کهریزکی شدن بوده است .”
خانواده زندانیان سیاسی دربند همچنین گفتند :«تاکنون به همه مقامهای قضایی از جمله دادستانی و ستاد حقوق بشر اسلامی و… هم برای پی گیری وضعیت عزیزان شان مراجعه کرده اند. اما پاسخی دریافت نکرده اند .»
آنها طبق معمول این روزها در خواستهای خود را به صورت کتبی به دفتر امور کل زندان های استان تهران تحویل دادند و ساعتهای طولانی نیز در مقابل این محل به اعتصاب و تجمع خود ادامه دادند .
در زمان تنظیم این گزارش دوباره خانواده این هفده زندانی که جان عزیزان شان در خطر است به در اصلی زندان اوین مراجعه کرده اند و با تحصن در آنجا خواستار رسیدگی هر چه سریع تر مسوولان به وضعیت این هفده زندانی هستند.
علی ملیحی فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار، حسین نورانی نژاد روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت، عبدالله مومنی فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تجکیم، علی پرویز فعال دانشجویی، حمیدرضا محمدی فعال سیاسی، جعفراقدامی فعال مدنی، بابک بردبار عکاس خبری، ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل، ابراهیم (نادر) بابایی فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق، کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر و وب نگار، مجید دری فعال دانشجویی، مجید توکلی فعال دانشجویی، کیوان صمیمی روزنامه نگار، غلامحسین عرشی و محمد حسین سهرابی راد از جمله زندانیان منتقل شده به سلول انفرادی هستند که از هشت روز گذشته در اعتصاب غذا به سر می برند.
همچنین پیمان کریمی آزاد از بازداشت شدگان حوادث عاشورا که به بیماری دیابت مبتلا است پس از دو روز اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شده و از حال وی تاکنون خبری در دست نیست.

ابطحی در سالروز برگزاری دادگاه خود: چه روزی بود؛ روز قبلش تمرین کرده بودیم...

چکیده : سید محمدعلی ابطحی در صفحه فیس بوکش با انتشار عکسی از خود در دادگاه متهمان حوادث بعد از انتخابات نوشت:« پارسال مثل امروزی دادگاه داشتیم. روز قبلش تمرین کرده بودیم.چه روزی بود......»

معاون پارلمانی رئیس دولت اصلاحات در سالروز برگزاری دادگاه خود که حرف‌های مطرح شده از سوی او در آن دادگاه تا مدت‌ها تیتر روزنامه‌های اصولگرا و مبنای تحلیل‌های منتشر شده در آن رسانه‌ها علیه اصلاح‌طلبان بود جمله‌ای درباره علت صحبت‌های خود در آن دادگاه نوشت.
سید محمدعلی ابطحی در صفحه فیس بوکش با انتشار عکسی از خود در دادگاه متهمان حوادث بعد از انتخابات نوشت:« پارسال مثل امروزی دادگاه داشتیم. روز قبلش تمرین کرده بودیم.چه روزی بود……»
%u062E%u0631%u062F%u0627%u062F %u0633%u0628%u0632